مهاجرت ایرانیان در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعه نیافته جهان، مقام نخست را داراست

مهاجرت و فرار مغزها
تا قبل از شورش ۵۷ ایران کشور مناسبی برای زندگی و رفاه اقتصادی بود و نه تنها دانشجویان پس از تحصیل به ایران برمیگشتند،حتی از کشورهای غربی هم مهاجرین به ایران می آمدند همانهایی که امروز در ترکیه و قطر و امارات سرمایه گداری میکنند.
تا قبل از شورش ۵۷ ایران کشور مناسبی برای زندگی و رفاه اقتصادی بود و نه تنها دانشجویان پس از تحصیل به ایران برمیگشتند،حتی از کشورهای غربی هم مهاجرین به ایران می آمدند همانهایی که امروز در ترکیه و قطر و امارات سرمایه گداری میکنند.
امروز هم ا یران شمار قابل توجهی از مهاجران خارجی را میزبانی میکند. که تقریبا تمامی آنها از کشورهای بدتر از ایران مهاجرت کرده اند و بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، مهاجران ساکن ایران، به ترتیب، بیشتر از افغانستان (یک میلیون و ۵۸۴ هزار تن)، عراق (۳۴ هزار و ۵۰۰ تن) و پاکستان (۱۴ هزار و سیصد تن) هستند. طبق این آمار، استان سکونت معمول این مهاجران، برای افغانها تهران و برای عراقیها و پاکستانیها قم بودهاست که نیازی به شرح دادن ندارد.
اندازهٔ مهاجرت از ایران نیز قابل توجه است. در سال ۱۳۹۶، حسین عبده تبریزی گفت که یک و نیم میلیون ایرانی در صف مهاجرت به کشورهای کانادا و استرالیا قرار دارند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، چندین موج مهاجرتی در ایران به راه افتاد؛ موج نخست به دلایل سیاسی، بلافاصله پس از انقلاب ۱۳۵۷ و بیشتر به سمت ایالات متحده، موج دوم به دلایل سیاسی-عقیدتی در ابتدای دههٔ ۱۳۶۰ و بیشتر به سوی اروپا، موج سوم با دلایلی چون کسب کیفیت زندگی و رفاه بالاتر به سمت کشورهایی همانند کانادا و استرالیا و موج چهارم که به دلایل سیاسی رخ داد و از سال ۱۳۸۸ آغاز شد. در جمهوری اسلامی، بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در ابعاد تظاهرات سراسری نمود پیدا کرده و با همراهی بلایای طبیعی، بر دشواری زندگی در این کشور افزودهاند؛ این شرایط، انگیزهها برای مهاجرت از ایران را افزایش داد. در این دوره برآوردهای زیادی از خسارت سنگین مهاجرت سرمایهداران و فرار مغزها از ایران انجام شده که برخی از آنان، از سوی منابع رسمی این کشور تأیید شدهاند
فرار مغزها از ایران
فرار مغزها از ایران به مهاجرت متخصصین و نخبگان علمی از ایران گفته میشود که یکی از معضلات اجتماعی، اقتصادی و آموزشی این کشور است. بنابر آمار مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۹، ۶۰ هزار نفر از ایرانیانی که در این سال مهاجرت کردهاند در زمرهٔ مهاجران نخبه دستهبندی میشوند. این افراد غالباً دارای مقامهایی در المپیادهای علمی بوده یا جزء نفرات برتر کنکور یا دانشگاهها میباشند. اما درصد قابل توجهی از دانشآموختگان علمی هنوز تمایل دارند به کشورهای پیشرفته مهاجرت کنند. صندوق بینالمللی پول در گزارش سال ۲۰۰۹ خود اعلام کردهاست ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعه نیافته جهان، مقام نخست را داراست. و برخی مسئولان حتی وجود فرار مغزها از ایران را منتفی میدانند.
صندوق بینالمللی پول، بیکاری، سطح پائین درآمد استادان و نخبگان، نارساییهای مالی و اداری، کمبود امکانات تخصصی-علمی و بیثباتی سیاسی و اجتماعی را از جمله دلایل مهاجرت ایرانیان ذکر کردهاست.
ایران در زمینه فرار مغزها با مهاجرت ۱۵۰ هزار تا ۱۸۰ هزار متخصص تحصیل کرده طی دهههای اخیر روبرو است. طبق گزارش اداره فدرال مهاجرت و پناهندگی آلمان حدود ۴۷ درصد از پناهجویان ایرانی دارای مدرک بالاتر از دیپلم بودهاند. مطابق آمار رسمی وزارت خارجه با احتساب متولدین خارج از کشور حدود ۴ میلیون نفر ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند. که از این تعداد حدود ۱/۵ میلیون بهطور مستقیم از ایران مهاجرت کردهاند.
وقتی صحبت از اصطلاح "مهاجرت نخبگان"میشود، ابتدا به فکر واژه هایی همچون "فرار مغزها"، "فرار نخبگان" و "فرار سرمایه ها" میافتیم؛ بدین معنی که در نگاه اول، عده اي با نگاهی بدبینانه، مهاجرت کنندگان به وراي مرزها را خائن به وطن و طماع تلقی می کنند و در نگاه دوم، عده اي مهاجرت و چرخش مغزها را خصلت خاص جهانی شدن اطلاعات و دانش محور شدن جوامع می دانند. لذا به نظر میرسد که موضوع مهاجرت نخبگان پدیدهاي چند وجهی باشد، زیرا در عصر حاضر نمی توان از فرار مغزها و مهاجرت نخبگان به عنوان مقوله اي ذاتا منفی نام برد، بلکه باید فرصت هاي ناشی از امکان مهاجرت را شناسایی و بهره برداري نمود. این نوع نگاه در "نظریه جهانی شدن" نیز مورد نظر بوده است، زیرا نظریه جهانی شدن معتقد است که جهانی شدن به ویژه "جهانی شدن بازار کار"، فرصت هاي جدیدي را براي استفاده بهتر از نیروي انسانی متخصص در مقیاس جهانی فراهم آورده و دسترسی متخصصان کشورهاي در حال توسعه را به بازار کار پیشرفته صنعتی به مراتب افزایش داده است.